
اعمال نیک و انجام حسنات و ترک رذائل، هر چند با وجود صفت اخلاص اهمیت مییابند، ولی به طور کلی حاکی از وجود اخلاص نوعی و کلی در ریشه جان آدمی هستند، کما اینکه معاصی و رذائل، حاکی از عدم وجود اخلاص میباشند.
رسول خدا صلی الله علیه و آله میفرمایند: کسی که با اخلاص شهادتین را بر زبان جاری کند و آن را با چیزی نیامیزد، به بهشت وارد میشود. حضرت امیر علیه السلام برخاست و گفت: چگونه با اخلاص بگوید و چیزی با آن مخلوط نکند؟ پیامبر خدا در پاسخ فرمود: حرص دنیا، جمع آن از راه نامشروع، رضایت از دنیا، بهترین سخنها با بدترین اعمال، اینها آمیزهها هستند.
فَمَنْ لَقَی اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لَیسَ فیهِ شَی ءٌ مِنْ هذِهِ الْخِصالِ وَ هُوَ یقُولُ لا الهَ الّا اللَّهُ، فَلَهُ الْجنَّةُ فَانْ اخَذَ الدُّنْیا وَ تَرَک الآخِرَةَ فَلَهُ النَّارُ. [۱]پس کسی که خداوند متعال را ملاقات کند و چیزی از این خصلتها با وی نباشد و بگوید لااله الااللَّه، بهشت برای اوست، و آنکه دنیا را بگیرد و آخرت را ترک کند. آتش بر او لازم است؛ و نیز فرموده اند:
تَمامُ الْاخْلاصِ اجْتِنابُ الْمَحارِمِ. [۲]همه اخلاص در پرهیز از محرمات نهفته شده است؛ و این روایت نیز از حضرت امیر علیه السلام نقل شده است.
تَمامُ الْاخْلاصِ تَجَنُّبُ الْمَعاصی. [۳]همه اخلاص، پرهیز از گناهان است.
۲- عدم انتظار ستایش
قال رسول الله صلی الله علیه و آله: انَّ لِکلِّ حَقٍّ حَقیقَةً وَ ما بَلَغَ عَبْدٌ حَقیقَةَ الْاخْلاصِ حَتّی لا یحِبَّ انْ یحْمَدَ عَلی شی ءٍ مِنْ عَمَلٍ للَّهِ. [۴]هر حقّی حقیقتی دارد و کسی به حقیقت اخلاص نمیرسد مگر اینکه ستوده شدنش را برای عملی که به خاطر خدا انجام داده است، دوست نداشته باشد.
۳- هماهنگی ظاهر و باطن
قال علی علیه السلام: مَنْ لَمْ یخْتَلِفْ سِرُّهُ وَ عَلانِیتُهُ، وَ فِعْلُهُ وَ مَقالَتُهُ، فَقَدْ ادَّی الْامانَةَ وَ اخْلَصَ الْعِبادَةَ. [۵]آنکه پنهان و آشکارش، و عمل و گفتارش با هم مخالف نباشد، امانت الهی را اداء و عبادت را خالصانه انجام داده است. ظاهر و باطن از سه حال خارج نیستند، یا ظاهر برتر از باطن است و یا بلعکس میباشند و یا هر دو مثل هم هستند. خداوند به حضرت موسی علی نبینا و آله و علیه السلام وحی فرمود که:
یا مُوسی مَنْ کانَ ظاهِرُهُ ازْینُ مِنْ باطِنِهِ فَهُوَ عَدُوّی وَ مَنْ کانَ ظاهِرُهُ وَ باطِنُهُ سَواءً فَهُوَ مُؤْمِنٌ حقّاً، وَ مَنْ کانَ باطِنُهُ ازْینُ مِنْ ظاهِرِهِ فَهُوَ وَلِّی. [۶]ای موسی آنکه ظاهرش زیباتر از باطنش باشد دشمن من است و آنکه ظاهر و باطنش یکی باشد مؤمن حقیقی است و آنکه باطنش زیباتر از ظاهرش باشد، ولی من است.
[۱]بحارالأنوار، ج. ۷۶، ص. ۳۶۰.
[۲]کنزالعمال، ۴۴۳۹۹.
[۳]بحارالأنوار، ج. ۷۷، ص. ۲۱۳.
[۴]همان، ج. ۷۲، ص. ۳۰۴.
[۵]نهج البلاغه، نامه ۲۶.
[۶]جامعالاخبار، ص. ۱۸۵.
منبع: hawzah.net